نکاتی در مورد وزن شعر
گفتیم که وزن تکرار منظم هجاهاست. یک تعدادی ریتم پشت سر هم و در یک فرمول منظم
وزن در ملل مختلف و اقلیمهای مختلف متفاوت است
بعد در رابطه با علم عروض صحبت کردیم و یک تعدادی اصطلاح را تعریف کردیم
تقطیع را گفتیم که یعنی قطعه قطعه کردن یک بیت که آیا این وزن به لحاظ عروضی درست هست یا نیست.
خیلی وقتها که شما یک بیت را مینویسید ودر نوشتن یک هجای کوتاه بنظر میآید
به طور مثال : به نام خداوند جان و خرد : که در اصل به نام خداوند جان و خرد است و دو هجا در آن به ظاهر کوتاه است ولی در اصل بلند است .
تعداد هجاها ی یک بیت مساوی است با تعداد مصوت ها
در بیت مذکور وزن میشود: فعولن فعولن فعولن فعول
این نکته را هم باید متذکر شد که هجای کشیده وجود ندارد یا هجا کوتاه است یا هجای بلند
حرف ن هم وقتی ساکن باشد و با یک هجای بلند ترکیب شود خوانده نمیشود. و خاصیتش این است که کمسی از طول هجای قبلی کم میکند .
مثل باران ، سکون ، زمین در حالی که سکوت یا ضمیر هجای بلند ی یا و طور دیگری ادا میشود
کلمه دوست بستگی دارد که در کجای شعر ادا شود ولی در اکثر مواقع خوانده نمیشود
مثلا حافظ میگوید : حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
بعضی وقتها هست که ت متحرک است
به طور مثال : دوست من دیدنش آسان نبود پنجره اش روبه خیابان نبود
باید اینطور خوانده شود دوسُت من دیدنش ..
یا ریخت میشود ریخُت
ما در عروض مدرن هجای کشیده نداریم.
مبحث جلسه امروز ارکان شعر فارسی
منظور از رکن چیست ؟
به کوچکترین واحد وزن رکن گفته میشود . که تکرار منظمش تولید وزن میکند.
در عربی افعال وعبارات را با ف ع ل میسنجند. ارکان عروض هم همین طور است.
ارکان عروض یا به صورت یک هجایی تا پنج هجایی
کوچکترین واحد وزن فع است . که یک هجاست .
همین فع را اگر شما تکرار کنید احساس ریتم و آهنگ میکنید.
حال میرویم سراغ دو هجایی را که دو تا بیشتر نداریم .
یک: فَعَل دو: فَعَلُن
_ _ / _U
سه هجایی ها:
یک- فَعَلُن / دوـ فاعلن / سه ــ فعولن / چهارــ مفعولن (که خیلی رایج نیست ) پنج ـ مفعول
وقتی وزن در یک بیت 8 رکن داشته باشد میشود مثمن
وقتی وزن در یک بیت 6 رکن داشته باشد میشود مسدس
وقتی 4 رکن داشته باشد میشود مربع
مثال از حافظ : چندان که گفتیم غم با طبیبان ... که مربع است و 4 رکن دارد.
فاعلن فاعلن فاعلن فع : را متدارک میگویند
فعلون فعولن فعولن فعولن : را متقارب میرگویند.
چهار هجاییها :
که یک رکن اصلی دارد و بقیه از رکن چیزی کم شده است
یک – فاعلاتن که بحر رمل میگویند
دو- فاعلات که تکرار 3 بارشعری با این وزن فاعلات فاعلات فعلات
تا تو بامنی زمانه با من است (هوشنگ ابتهاج )
سه ـ فعلاتن به تکرارمی شود همین وزن : نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد..
چهار- فعلات که ترکیب آن با فاعلاتن میشود این وزن فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن :
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را .. سر آن ندارد امشب که بر آید آفتابی
اینجا به چند قاعده اشاره میکنم :
فعولن :متقارب / فاعلن :متدارک / فاعلاتن : رمل/ مفاعیلن: هزج / مستفعلن : رجز
در هجای کوتاه بیش از دو هجا پشت سر هم نداریم
در هجای بلند بیش از سه هجا پشت سر هم نداریم
فع و فعل معمولا یک هجا و دو هجا معمولا آخر وزن میآید.
ارکانی که به هجای کوتاه ختم میشود
مفعول مستفعل مفاعیل و برای آخر مصراع استفاده نمیشود.
بیشتر وزنهای شعر فارسی نهایتا چهار هجایی است
کلمه رمل به معنی حصیر بافتن است وزن هایی که مثل هم هستند متحد الارکان و متفق الارکان هستند
مثل مفاعلین مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
متناوب الارکان : مفاعلن فعلاتن 2 بار
مثل : منم که شهرهی شهرم به عشق ورزیدن
حالا با بهم ریختن وجابه جاکردن اوزان وزنها جای خود را به هم دیگر میدهند :
فاعلاتن :علاتن فا که میشود همان مفاعیلن
تن فاعلا : که میشود مستفعلن