گفتگو پیرامون زندگی و شعر مرحوم حسان

علامه امینی از شما توقع شعرای تازه در هرجلسه داشتن ؟ 
اکثرا
یکبار شعر تکراری خونده بودید ؟ 
یک بار که گفت پاشو شعرتو بخون، بعدکه شعر رو خوندم ، علامه گفت : مثل اینکه از نجابت من داری سوءاستفاده میکنی. گفتم: قربان من کاری نکردم. گفت: شعرای کهنه رو به خورد من میدی یعنی خیال میکنی من نمیفهمم . معلوم بود که شعرای منم نشنیده بود. هنوز دیوانام چاپ نشده بود. گفت شعرای کهنه رو به خورد من میدی از نجابت من سوء استفاده میکنی . علامه یه فردی بود که طعم ولایت اهل بیت (ع) رو چشیده بود. هرکسی هم علامه رو میدید از عطر اونا استفاده میکرد. 
حاج آقا این سوالو از آقای دستمال چی پرسیدیم در رابطه با آقای امینی گفتن . حال آقای امینی در هیئت چه شکلی بود ؟ 
علامه امینی در هیئت بیشتر نزدیک آستانه در می نشست. در حسینه ها اغلب تا میتونست در آستانه در مینشست. ولی حالشون توصیف ناپذیر بود.

حاج آقا اگه بخواید تو یه جمله علامه امینی را تعریف کنید چی میگید ؟ 
من اونو در اول عرایضم عرض کردم. فرمودند: اگه وارد مشهد میشید برا زیارت، اگه میخواید حضرت رضا علیه السلام فوری به شما توجه کنه، بگید السلام علیک یابن فاطمه الزهرا علیها سلام. با نام فاطمه او رو صدا کنید. او فوری برمیگرده ببینه این کی بود اسم مادرشو آورد.  امینی بود دیگه . امینی نه من ، بزرگتر از منم نشناختنش و رفت . 
استاد ببخشید... سوال مربوط به خاطره و حافظه ی شما  میشه اما چاره ای نیست. از فوت علامه، اون ایام، تشییع، انتقال پیکرشون به نجف،مراسم ترحیم و ... از این حال و هوا چیزی به ذهن دارید ؟ 
البته ایشون وصیت کرده بود در نجف دفن بشه . و اون موقع بردن جنازه در نجف اشرف غیر ممکن بود ولی به آسانی فراهم شد .  و همین طور که وصیت کرده بودن در همون کتابخونه دفن شد . کتابخونه ای که خودشون تاسیس کردن تصادفا برای اولین بارکه مشرف شدم نجف با مادرم و مادربزگم بودم. از در صحن که وارد میشدم علامه از صحن داشت خارج میشد. علامه امینی اومد. من صورتشونو بوسیدم. خیلی منقلب شد. گفت: تو نمیدونی یعنی چی وارد صحن حضرت شدن. چون اون کارش بود هروز وارد میشد. 

حاج آقا این آقای بن دار از مشهد اومدن. اون دستوری که دو سه روز پیش اومده بودم خدمتتون به من دادید درباره سلام به حضرت معصومه علیها سلام رو فقط هم به عنوان اینکه یادگار ضبط بشه هم آویزه گوش دوستانم باشه رو بگید ؟ 
بله این به نظرم رسید. در یکی از زیارت هایی که مشهد بودم (نه تنها اون موقع معمولا اینجوری هست حتی الان میخوام برم مشهد، میبینم کی حسرت شو داره که یه عمری یارضا یارضا میگه و قسمتش نمیشه. ولی برای من مثلا دفعه پنجاهم هست، دفعه بیستم هست، دفعه دهم هست، من دارم اینجوری راحت میرم ولی اون له له میزنه. نه پولشو داره نه خدا قسمتش میکنه . وقتی میرم عوض اون یه سلام میدم تو حرم.) یه دفعه هرچی فکر کردم دیدم که هیچ کس، هیچ بشری رو کره زمین حسرت زیارت امام رضا علیه السلام رو به اندازه ی حضرت معصومه علیها سلام نداره. ثروتمند، فقیر، مریض، سالم،جوان، پیر، همه ی کره ی زمین رو در نظر بگیری از گذشتگان، از زنده ها هیچ کس به اندازه ی حضرت معصومه علیها سلام حسرت زیارت حضرت رضا علیه السلام رو نداره. بیاد وسط راه و تمام همراهانشو بکشن. خیلی عجیب هست. لذا به نظرم اومد و تصمیم گرفتم هر موقع رفتم مشهد حرم، اول میگم یا علی بن موسی الرضا این سلام اول مال حضرت معصومه علیها سلام. فقط هم یه دونه . جا داره که زائرا به عنوان عرض ادب وقتی که وارد حرم میشن چون مفصل هم نیست، وارد میشن به ادب وایسن به نیابت از حضرت معصومه علیها سلام سلام بدن. خیلی عجیب هست. حضرت معصومه علیها سلام در پذیرایی پا به پای برادرش میاد. این قد رفعت داره . 
من بیشتر از این مزاحم نمیشم . ولی من از شما خواهش میکنم اگه بخواید یه موقع اینو یه جا نشون بدید. اونجاهای که جای مدحشه به علامه امینی نسبت بدید، به حضرت رضا علیه السلام نسبت بدید، به ائمه اطهار نسبت بدید هیچ اشکالی نداره . ولی نسبت به من محض رضای خدا صرف نظر کنید چون اجرو از بین میبره. 

ایشالله که به لطف خودشون برامون این اجرو حفظ کنن .
بله ، قاسم رسا رو خدا رحمت کنه. اونم شاعر آستان قدس رضوی بود دیگه 

حاج آقا شعر " به خدا قسم نماند اثری ز قهرآتش.... " ظاهرا داستانی داره. دوستان یاد آوری کردن بپرسم که این داستانی داره ؟ 
والا همش داستانه 

این به طورخاص عنایت حضرت بی بی صدیقه طاهره علیها سلام بوده ؟
نه این آیه قرآن هست که: همه از جهنم وارد میشن. من اون وقت دیدم که این جوری بشه که همه وارد بشن چهارده معصوم باید از کنارش رد بشن. دیگه این جنبه ی رحمتی خداست که باید چهارده معصوم از کنار دورزخ رد بشن و من اینو الهام گرفتم 

میخواستم ببینم یه خوابی تو این بیت قبلش یا بعدش رخ داده به ذهنتون میرسه ؟  
نه این بالاتر از خوابه آیه قرآنه 

نه مضمون شعر، مثلا بی بی یه عنایت خاصی کرده باشن؟ 
نه چیز خاصی 
من اینو به عنوان امانت عرض میکنم. من مقید هستم  که اونجاهایی که مدح من هست، این رو محض رضای خدا بذارید هم اجر شماها زیاد بشه، هم ما .... چون فاید نداره .

رضای رضا چون رضای خداست                               رضا گر رضا شد ز ما حق رضاست